آدمها اولین عنصر یک بوماند. آدمهای یک بوم هر کدام رنگوبوی خاص خودشان را دارند. رماننویس بومی با آدمها زیست میکند و آنها را در همان چارچوبی که هستند میفهمد و بازنمایی میکند. این آدمها هستند که زیست جهان را میسازند و به همهچیز رنگ میبخشند. این فهم همدلانهٔ آدمها حاصل تعامل و ارتباط است. رماننویسی که در گوشهای خزیده است، جهان آدمهایش هم به همان رنگ خواهد بود. انوری در تمام طول مدت ساخت و نگارش رمانش، خودش با این آدمها دمخور بوده و زیسته است.
تحلیل بوم و فرابوم هنر انقلاب با نگاه به نظریه اعتباریات علامه طباطبایی
هنر بومگرایی انقلاب اسلامی، به معنای محدودشدن در مرزهای جغرافیایی و واقعهٔ انقلاب اسلامی نیست. فرم و صورت اثر هنری و مضمون و محتوا باید با زیستبومهای هنری دیگر تعامل داشته باشد. در این میان، آنچه اهمیت دارد اقتباس با یک منطق درونزاست تا این تعامل از جنس تهاجم فرهنگی فاصله بگیرد. برای مقابله با چنین پیشامدی نیاز به کار نظری و تجربه است. هنر، عرصهٔ خلق و تجربه است. ایجاد میدان و زمینههایی با هدف کسب تجربه، برای رفت و برگشت اصالتمند میان بومها، یکی از کارهای بسیار نتیجهبخش در راستای ایجاد تعاملی اصولی است.
نقش مهم تاریخ شفاهی در حوزه فناوری تربیتی و حکمرانی چیست؟
تاریخ شفاهی فقط یک گونه ادبی یا یک روش پژوهشی نیست؛ بلکه یک فناوری تولید محتوا و حکمرانی فرهنگی و هویتی است. این وقتی محقق میشود که نیروهای مختلف و نهفقط اهالی تاریخنگاری را با این حوزه تولید محتوا درگیر کنیم تا هر کس حوزه تخصصی جدیدی ذیل این جریان راه بیندازد. این، نوعی حرفهایگریزیِ هوشمندانه را لازم میآورد. یعنی باید مسیرهای کلیشهای برای تربیت هنرمند را بشکنیم که فلانچیز را بخوان و ببین و شروع به تولید کن! وقتی مواهب مشاهده و روایت تاریخی را از هنرمند بگیریم، او نه از میدانی انرژی میگیرد و نه حرفی برای خلقکردن دارد.
چهل سال تربیت مستمر در گروه سرود مکتب المهدی(عج) گنبد کاووس
چالش اصلی گروه سرود مکتب المهدی(عج) بهکارنگرفتن ساز موسیقی در سرود بود؛ مسئلهای که برخلاف پیشگامی نسبت به گروههای مختلف کشور، حتی گروه سرود آباده، بهتدریج عامل ضعف آنها تلقی گردید. اما از منظر دیگر، شیوه جمعخوانی مکتب المهدی(عج) با فضای خلوت عاطفی و آرمانی، زمینه تأمل و درک عمیق مفاهیم اشعار را فراهم میکرد. گویی سکون و فاصلهگذاری در فضای سرود، نوای خودآگاهی بود که ضرباهنگ اغواکننده و سحرانگیز موسیقی مدرن و سبک زندگی عصر جدید را بهچالش میکشید. شبیه به ابداعی که شهید مرتضی آوینی در «روایت فتح» دنبال میکرد.
مفهوم سینمای بومی در نظر هادی مقدمدوست و محمدرضا خردمندان
اولین بوم و زادگاه و زیستگاه هنرمند، درون اوست، و بعد به ترتیب خانواده، جامعه، کشور، قاره و کره زمین بهعنوان جایی که روی آن زندگی میکنیم. تمام اینها در محصول نهایی که توسط هنرمند خلق میشود، تأثیرگذار است. تأثیر فهم و شناختی که هنرمند نسبت به مسائل پیدا کرده، در آثار او هویدا میشود. هنرمند صادق ناخواسته بدون توجه به مسائل زیستی و فهم خود از بوم و زادگاه، آنها را در اثر خود بهکار میبرد.