هادی مقدمدوست | محمدرضا خردمندان
۱. هادی مقدمدوست: از دید من بومیبودن به این معناست که چیزی متعلق به ما باشد. بومی ایرانی یعنی متعلق به بوم ایران و مربوط به مسائل و دغدغهها و اقوام گوناگون. به نظرم استخراج، یک لفظ مشترک بین معدن و کار هنری است. در کار هنری هم اول استخراج صورت میگیرد. اصولاً عناصر اصلی در داستان که ما با آن سَروکار داریم؛ محصول استخراج ماست. سؤال اصلی این است که عناصر مربوط به یک اثر هنری به نام داستان یا فیلم از کجا آمده است؟ این سؤال، شروعی برای محکزدن و تشخیص بومی یا غیربومیبودن اثر است.
۲. محمدرضا خردمندان: اولین بوم و زادگاه و زیستگاه هنرمند، درون اوست، و بعد به ترتیب خانواده، جامعه، کشور، قاره و کره زمین بهعنوان جایی که روی آن زندگی میکنیم. تمام اینها در محصول نهایی که توسط هنرمند خلق میشود، تأثیرگذار است. تأثیر فهم و شناختی که هنرمند نسبت به مسائل پیدا کرده، در آثار او هویدا میشود. هنرمند صادق ناخواسته بدون توجه به مسائل زیستی و فهم خود از بوم و زادگاه، آنها را در اثر خود بهکار میبرد. پس من فکر میکنم این امری خودآگاه نیست.
۳. محمدرضا خردمندان: چرا وقتی اسم سریال «قصههای مجید» میآید، حال عجیبی پیدا میکنیم؟ چرا همهمان احساس میکنیم نسبتی با این فیلم داریم؟ حتی من که اصفهانی نیستم وقتی این اثر را میبینم، احساس میکنم این اثر مال من است. میتوانم به آن افتخار کنم و در هر جای دنیا بگویم این فیلم هویت و شناسنامه من است. چیزی که هر اثری را ماندگار میکند و به آن مهر گارانتی میزند، همین عطر و بو است. عطری که آگاهانه نیست و ریشهاش صداقت فیلمساز است.
۴. هادی مقدمدوست: یکی از منابع کشف ایده، مشاهده است. این مشاهده که ممکن است بخش آگاهانه پیشاغرقگی هنرمند باشد، میتواند نوعی مطالعه باشد؛ مثلاً مطالعه آیینهای عروسی در منطقهای از ایران. این آگاهی و اطلاعات، به خمیرمایههایی برای خلق اثر هنری در ناهشیاری تبدیل میشود. دانستن زبان بهعنوان مهمترین عنصر، ضروری است. وقتی تلقی از زبان درست نباشد، یکی از عنصرهای اصلی نوشتن که زاویه دید است، دچار مشکل میشود. زمانی که تلقی از زبان اشتباه باشد، تفکر و اعتنا به اینکه باید حرفی زده شود وجود ندارد و طبعاً در این وضعیت، عرضه مطلب بومی دشوار و نشدنی میشود.
۵. محمدرضا خردمندان: ما به دو نگاه در فیلمسازی رسیدیم که از دل آن فیلم بومی و فیلم تصنعی خلق میشوند. من نام تصنعی را روی آثار غیربومی میگذاشتم، چون فکر میکنم فیلمی که خارج از جهان بومی باشد، جز تصنع نیست. ریشه فیلمسازی بومی ناخودآگاهی است. کسی که فیلم بومی میسازد، الزاماً به این مفهوم آگاه نیست. ما باید به این باور برسیم که اتفاقاتی که در اطراف ما میافتد بسیار ارزشمندند. هنرمند هیچوقت از چارچوبهای معرفتی خود خارج نشود.
متن کامل این مطلب را میتوانید در صفحات ۳۰ تا ۳۷ شماره دوم سوره سیمرغ بخوانید.