جمال یزدانی
۱. رمان ۱۲ جلدی جاده جنگ به قلم منصور انوری، داستانی است همزمان عاشقانه و تاریخی که از دریچه قهرمانانی متعلق به یکی از روستاهای خراسان بازگو میشود و از قصه یک جاده پراهمیت آغاز میشود. تاریخی که این رمان روایت میکند، آغاز جنگ جهانی دوم در سال ۱۳۲۰، یعنی از حمله روسها از شمال شرقی و اشغال ایران به دست متفقین، تا پایان دفاع مقدس است.حال که از انتشار آخرین جلد این رمان یکیدو سالی گذشته، میشود برگردیم و به این پرسش پاسخ دهیم که انوری چگونه به خلق یک روایت ملی از یک خاستگاه بومی دست زده است.
۲. اگر بوم و هویت را متن بدانیم و هنرمند را مجتهد، باید انوری را مجتهدی زبردست در رمان هویتی بشماریم. یک مجتهد، از سویی به متن پایبند است و از سوی دیگر تمام تلاشش را بهکار میبندد تا متن را نه به تکلف، که بر اساس جوهره خود شکوفا کند. همچنانکه برای فهم متن، پارهای از «اصول فقه» دارد که پایهاش در عقلانیت خوابیده و بهعلاوه، برای شناخت دقیقتر متن و زیروبَمهای آن به تاریخ و جریانشناسی اجتهاد نیز واقف است و در نتیجه، در طول زمان به قواعد استخراج روزآمد معنا از متن مسلط میشود.
۳. آدمها اولین عنصر یک بوماند. آدمهای یک بوم هر کدام رنگوبوی خاص خودشان را دارند. رماننویس بومی با آدمها زیست میکند و آنها را در همان چارچوبی که هستند میفهمد و بازنمایی میکند. این آدمها هستند که زیست جهان را میسازند و به همهچیز رنگ میبخشند. این فهم همدلانهٔ آدمها حاصل تعامل و ارتباط است. رماننویسی که در گوشهای خزیده است، جهان آدمهایش هم به همان رنگ خواهد بود. انوری در تمام طول مدت ساخت و نگارش رمانش، خودش با این آدمها دمخور بوده و زیسته است. از آن روستایی تا آن مغازهدار شهری، از آن رئیس ایل تا آن راننده بیابانی.
۴. یک نکته مهم درباره انتخابگری آدمهای بوم این است که آنان مبتنی بر ارادهشان جهان اطرافشان را میسازند و هیچگاه ساختارهای کلان، تعیینکننده نهایی شرایط نیستند. محیط مؤثر است، اما این انسان است که در تعامل با محیط سرنوشت خود را رقم میزند. این توازن نقش یا تعامل بین فرد و جامعه، دیدگاهی پیچیده از زندگی به ما میدهد که در بسیاری از آثار کلاسیک ادبیات جهان نیز بهچشم میخورد. این آدمها همانقدر که شخصیت داستانیاند، معرف یک جهانبینی و هویت و کنشگری بومی نیز هستند و میتوان بوم را با تمام ویژگیهای معنایی و ظاهری آنان بازشناخت.
۵. انوری در جاده جنگ تلاش میکند روستا را بهعنوان پایه و محور زندگی ایرانی روایت کند. این روستاست که بر مناسبات شهری و عشایری اثرگذار است. در مناسبات روستایی امر تعیینکننده، مذهب و دیانت است؛ دیانت با همه شئون آن، از مناسبات غیبی مؤثر بر جهان تا مناسک شریعت و ابعاد سیاسی و اجتماعی آن. هر چقدر شخصیت قصه دیانت قویتر و جامعتری داشته باشد، نقشی تعیینکنندهتر ایفا میکند که یکی از وجوه بسیار مهم آن مبارزه با ظلم بیگانه است. روحیه تولیدی، خودکفا و سختیکشیده روستایی بههمراه روحیه ستیهنده عشایری است که مقاومت جمعی این نهاد اجتماعی را فراهم میکند.
۶. اتفاقاً حضرت امام بهواسطه اینکه خود روستازاده بود و در روستا بزرگ شده بود، با شناخت دقیق ویژگیهای اصیل و تاریخی و هویتی این نهاد اجتماعی، آن را در سطح ملی فعال کرد. برای اولینبار در تاریخ ایران، روستا به کنشگری سیاسیاجتماعی در سطح ملی مبدل شد و به خدمت پیشبرد نهضت اسلامی درآمد. توزیع اعلامیههای امام در روستاها، سازماندهی راهپیماییها علیه رژیم، فعالشدن کشاورزی برای رفع وابستگی و حجم عظیم پشتیبانی از جنگ و حضور نیروی بسیجی شهادتطلب در دفاع مقدس، بخشی از فعالشدن این ظرفیت نهفته در جامعه ایرانی بود. ظرفیتی که انوری بهخوبی در جاده جنگ به ریشههای آن پرداخته است.
۷. بهطور مشخص رمان کلیدر دولتآبادی رمانی است که دههها قبل از جاده جنگ، در فضا و لوکیشن مربوط به دهانهٔ سنگ کلیدر و بخشی از نیشابور و سرولایت تألیف شده است. در کلیدر هم ما با رمانی بهظاهر بومگرا طرف هستیم. اما بازنمایی شرایط اجتماعی، مذهبی و فرهنگی کاملاً با آنچه انوری روایت میکند متفاوت است. عناصری که در کلیدر وجود دارند به سمت بیدینی، لاقیدی و تمایل به مذهبهای وارداتی از طرف شرق مارکسیستی تمایل نشان میدهد. در چنان آثاری این روایت بوم نیست که اصالت دارد، بلکه بوم بستری برای کشاندن پای زیستجهان دیگری به دنیای مخاطب است؛ زیستجهانی که نویسنده آن را آرزو کرده و مؤلفههای آن را بر واقعیت بومش تحمیل میکند.
متن کامل این مطلب را میتوانید در صفحات ۶۴ تا ۶۸ شماره دوم سوره سیمرغ بخوانید.